چهارده
نه اینکه این مدت جستار نخواندم. اتفاقن خواندم. ادامه کتاب نقشههایی برای گم شدن ربکا سولنیت. دو جستار بعدی اش
نه اینکه این مدت جستار نخواندم. اتفاقن خواندم. ادامه کتاب نقشههایی برای گم شدن ربکا سولنیت. دو جستار بعدی اش
قرار بود نوروز به سفر بروم. اما امسال تا به اینجا به بیماری من و بچهها و خانه ماندن گذشت.
با بیمیلی قسمت کوچکی از مرغ را جدا میکنم. آن را روی برنج میگذارم. کمی با قاشقم بازی میکنم و
جستار اول نام کتاب «شادبودن کافی نیست» نوشته مارک منسن این کتاب از بهترین کتابهایی است که تا به حال
گاهی از نوشتن فرار میکنم. این را خوب میدانم. شاید از این فرار میکنم که به تکرار افتادهام. برای رهایی
نوشتن بدون خواندن چیزی پوچ و تکراری است. اگر ندانی و نخوانی فکری تولید نمیشود. وقتهایی که از خواندن
بوشهر ۴اسفند ۱۴۰۲ ۱۰شب میرسم خانه. نگاهی به ساعت میکنم و میگویم: «تا دو ساعت دیگه وسایل رو جمع کنیم
روزهای پایان سال را دوست دارم. به خاطر نزدیکی به سال جدید. و اینکه همیشه خودم را در سالی که
دکتر زهرادادآفرید هستم، دندانپزشک. فارغ التحصیل سال ۹۱ از دانشگاه تهران. پیش دبستانی بودم. منتظر شدم تا همهی بچهها برای بازی کردن به حیاط بروند. به آرامی در گوش هدیه دوستم گفتم: من و تو بمونیم توی کلاس. یه نقشه دارم. هدیه نمیخواست بماند. از آنجا که دوست جانجانیام بود و هنوز هم هست، پذیرفت که فقط تماشاگرم باشد…» ادامه
این سایت متعلق به دکتر زهرا دادآفرید است. ©۱۴۰۲ | طراحی و پشتیبانی: سعید قائدی، دانیال مرادی